شروع تور جزیره فی فی
طبق قرار، ساعت ۹ صبح در محل تور حاضر بودیم. علاوه بر ما، حدود ۱۵ نفر دیگر هم در قایق بودند که از کشورهای هندوستان، ژاپن و انگلستان آمده بودند. پس از جمع شدن همه و صرف صبحانهای سبک که شامل شیرینی، بیسکویت، نان و مربا، چای، آبمیوه و میوه تازه بود، ساعت ۱۰ حرکت کردیم. یک ساعت طول کشید تا به جزیره فی فی رسیدیم.
در فی فی، حدود دو ساعت فرصت داشتیم تا به انتخاب خودمان یا در جزیره گشت بزنیم یا اسنورکلینگ کنیم. جزیره بسیار زیبا بود و ما از شن بازی و شنا در ساحل و ناهار مفصل سلفسرویسی که توسط مسلمانان جزیره تهیه شده بود، لذت بردیم.
بازدید از غار وایکینگها و ساحل میمونها
در مسیر بازگشت، از غار وایکینگها و ساحل میمونها عبور کردیم. مقصد بعدی منطقهای محصور شده با صخرههای بلند و پوشیده از درخت بود. در اینجا جلیقههای شنا پوشیدیم و نیم ساعتی در آبهای اقیانوس شنا کردیم.
سپس به ساحل حفاظتشده و زیبای مایابی رسیدیم؛ جزیرهای کوچک با شنهای سفید که تنها از طریق شکافی باریک میتوان وارد آن شد. درختان کهنسالی نیز این ساحل را احاطه کرده بودند. شنا در این ساحل ممنوع بود و ما حدود یک ساعت آنجا ماندیم.
اسنورکلینگ در جزیره خایی
مقصد نهایی، اسنورکلینگ در ساحل جزیره خایی بود. این منطقه بسیار شلوغ بود اما ماهیهای رنگارنگ و زیبایی داشت که باعث شد زمان خوبی را آنجا سپری کنیم.
بعد از یک روز پرکار و شلوغ، برنامهمان به پایان رسید و بچهها حسابی خسته بودند. قبلاً فکر میکردیم دو روز پشت سر هم میتوانیم هم به تور جزیره فی فی برویم و هم به تور جزیره جیمز باند، اما حساب خستگی و مسیر طولانی را نکرده بودیم. چون با ماشین قصد بازگشت داشتیم، دلمان نمیخواست لب مرز زمانی به بانکوک برسیم. به همین دلیل توافق کردیم حداقل یک روز زودتر بانکوک باشیم و تور جیمز باند را کنسل کردیم. برای روز بعد برنامهمان را به پوکتگردی اختصاص دادیم.
چالش لباسشویی در سفر
یکی از چالشهای سفر طولانی، بهخصوص با بچه، نگهداری لباسهای تمیز است. از ابتدای سفر تقریباً یک شب در میان لباس بچهها را با دست میشستیم، بهخصوص جاهایی که بیشتر از یک روز اقامت داشتیم، چون لباسها سریع خشک نمیشدند. اما حالا دیگر لباسهای خودمان هم کثیف شده بود.
من و همسرم متوجه شدیم که در کنار خیابان یا مغازههای خشکشویی، لباسشوییهایی وجود دارد. از یک فروشگاه 7-Eleven پودر لباسشویی به قیمت ۳۰ بت خریدیم. ماشینهای لباسشویی در سایزهای مختلف وجود داشتند و ما یک لباسشویی سطلی با ظرفیت ۱۰ کیلو انتخاب کردیم. برندهای ماشینها سامسونگ یا الجی بودند و همه اتوماتیک.
ماشین لباسشویی نزدیک خانهمان بود. لباسها را داخل ماشین ریختیم و به خانه برگشتیم. بعد از حدود یک ساعت، برگشتیم و لباسهای شسته شده را از ماشین خارج کردیم.
امکانات اقامتگاه Kathu Waterfall Bungalow
اقامتگاه ما فضای بسیار خوبی برای پهن کردن لباس داشت. ۴ سوییت وجود داشت که حیاطی مشترک داشتند و جلوی هر سوییت یک بند رخت آهنی قرار داشت. برخلاف هتلهای دیگر که معمولاً امکانات شستشو و خشک کردن لباس به این صورت نبود، اینجا همه چیز فراهم بود.
خانه کناری خالی بود و با دو بند رخت و کلی چوبرختی، تمام لباسهایمان کاملاً تمیز و خشک شدند. ناگفته نماند که هوا هم خیلی کمک کرد و فردای آن روز کاملاً آفتابی بود.
روز شانزدهم - گشت در مکان های دیدنی جزیره پوکت
بازدید از معبد Wat Chalong
بعد از چند روز متوالی شنا و گشت و گذار در طبیعت، تصمیم گرفتیم امروز را با بازدید از یکی از جاذبههای فرهنگی پوکت آغاز کنیم. مقصد اولمان معبد زیبای Wat Chalong بود. این معبد شامل چندین بنای دیدنی است که بنای اصلی آن، ساختمانی سهطبقه با معماری چشمنواز بود. طبقه سوم چشماندازی فوقالعاده از جزیره پوکت را به نمایش میگذاشت.
در یکی از بخشهای معبد، با بنایی خمرهمانند و تقریباً سهمتری مواجه شدیم که در معابد دیگر مشابهش را ندیده بودیم. بازدیدکنندگان برای دعا و طلب مغفرت، مقداری ترقه از معبد خریداری میکردند. مسئول معبد ترقهها را روشن میکرد و داخل این خمره میانداخت. چند ثانیه بعد، صدای بلندی که یادآور چندین هفت ترقه همزمان بود، در فضا میپیچید و حجم زیادی دود از دهانه کوره خارج میشد — چیزی شبیه به ۷ ترقه اما با قدرت ۵۰ تای آن!
رسم جالب دیگری هم دیدیم که شبیه فال گرفتن بود. لیوانی بزرگ حاوی چندین چوب پلاستیکی باریک — چیزی شبیه چوب بستنی اما کمی بزرگتر و با نوشتههایی روی آنها — در اختیار افراد قرار میگرفت. لیوان را به آرامی تکان میدادند تا یکی از چوبها روی زمین بیفتد. به نظر میرسید این چوب نمایانگر «فالی» برای آن روز شخص بود.
بازار سبزیجات پوکت
بعد از معبد Wat Chalong، مسیرمان را به سمت بازار سبزیجات پوکت ادامه دادیم. یکی از لذتهای ما در سفر دیدن بازارهای محلی و تجربه خوراکیهای جدید و سبک زندگی مردم عادی هر منطقه است. در این بازار، آبزیان عجیب و غریب، میوهها و سبزیجات خاصی دیدیم که بسیاری از آنها برایمان تازگی داشتند و بعضیها حتی اسمشان را هم نمیدانستیم! این بخش واقعاً برایمان جالب بود و پر از حس کشف و تجربه.
مرکز خرید Jungceylon
بعد از بازار، برای اولین بار در طول سفر تصمیم گرفتیم سری به یک مرکز خرید بزنیم — مرکز خرید Jungceylon که در نزدیکی همان بازار قرار داشت. راستش را بخواهید، اصلاً اهل خرید از مال و فروشگاههای لوکس نیستیم، اما حس کردیم برای تنوع و اینکه کاملتر پوکت را ببینیم، بد نیست چند ساعتی آنجا هم گشت بزنیم.
مرکز خرید بسیار بزرگ و شلوغ بود. فروشگاههای متنوع با اجناس برند و گرانقیمت، مخصوص افرادی بود که اهل خرید و گشتوگذار در مراکز تجاری هستند. اما برای ما که خرید، بخش مهمی از سفر نیست، این بازدید بیشتر از روی انجام وظیفه بود تا لذت.
بعد از حدود دو ساعت گشتن در مال، خسته به سمت اقامتگاه برگشتیم. این قسمت، چیز خاصی برایمان نداشت — اما خب، حالا دیگر میتوانستیم با خیال راحت بگوییم که آن قسمت از سفر را هم تجربه کردهایم.
بازدید از آبشار Kathu
برنامه آن روز تمام شده بود و وقتی به هتل رسیدیم، هنوز حدود دو ساعت تا غروب آفتاب وقت داشتیم. از آنجایی که هتلمان نزدیک آبشار Kathu بود، تصمیم گرفتیم قدمزنان به سمت آن برویم. مسیر حدود نیم ساعت طول کشید و در میان راه از مناظر زیبا لذت بردیم.
اما وقتی به آبشار رسیدیم، خبری از آب نبود! معلوم شد که این آبشار فصلی است و در این زمان سال خشک شده بود. کمی ناامید و دستخالی، راه برگشت را پیش گرفتیم، ولی حداقل از طبیعت و مسیر زیبای رفت و برگشت کیف کردیم.